همه عمرم یک شبم تا صبج نخوابیدم

ساخت وبلاگ

یادمه یکبار خدمت حاج آقا شایسته از سختی روزگار و بد بودن شرایط جامعه ناله میکردیم و...

جاج آقا گفت مگه منم تو همین جامعه نیستم! اگر ایمان باشه امید به خدا باشه درست میشه.

بعد یهو بند دلش پاره شد و با اشک گفت من در همه عمرم یک شبم تا صبج نخوابیدم.

رفتم تو فکر! یعنی چی؟ یعنی صد سال هر شب کامل نخوابی و سحر پاشی برا مناجات؟؟!!

این فکر چند روزی منو تو خودم برد. سحر که می شد از خواب میپریدم ولی کو همتش که پاشی؟ تا اینکه دیگه پا نشدم که نشدم مثل قبل.

بعد یاد این لطیفه افتادم:

از یک حاجی میپرسن سنگینترین وزنه که یک آدم بتونه بلند کنه چند کیلو است؟ میگه دو کیلو لحافه که از روت برداری پاش واسه نماز صبح.

.

.

.

آره هممون میدونیم باید چه کار کنیم ولی کو همتش!

آدرس جلسات...
ما را در سایت آدرس جلسات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahajishayesteha بازدید : 182 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 21:33